۱۳۸۸ بهمن ۱۳, سه‌شنبه

این چند مدت که امتحان دارم شدم مارکوپولو.. توی سفر و دیدن محیط دور و بر..
فرصتی پیش اومد برم بوشهر.. ساحلای بکر و دست نخورده.. موجایی که خودشونو به سینه ی صخره ها میکوبیدن.. بهار از راه رسیده، رنگ و عطر شکوفه ها توی صبح سرد، و کوههای بلند.. همه و همه رو دیدم.. سکوت و شنیدم و لذت بردم..
امشب از اصفهان میام..
همه و همه رو با عکس توضیح میدم و نگارش میکنم تا یادم نره!